• امروز : دوشنبه, ۲۷ مرداد , ۱۴۰۴
  • برابر با : Monday - 18 August - 2025

قصّه زندگی یک مرد؛ از پشت دار قالی‌بافی تا پشت میله‌های زندان!

  • کد خبر : 2933
  • 30 شهریور 1403 - 13:47
قصّه زندگی یک مرد؛ از پشت دار قالی‌بافی تا پشت میله‌های زندان!
«از دار دنیا فقط همین دار قالی را داشتم که آن هم به من ‏وفا نکرد تا دست آخر پس از ۲۵ سال روز و شب چشم دوختن به تار و پودهای قالی و سر و کله زدن ‏با کاردک و قلاب و قیچی و سر و کار داشتن با مشتری و دلال، سهمم تنها چک‌های برگشتی و سفره ‏خالی و میله‌های زندان باشد.»

فائزه زنجانی- تبریزسخن: «از دار دنیا فقط همین دار قالی را داشتم که آن هم به من ‏وفا نکرد تا دست آخر پس از ۲۵ سال روز و شب چشم دوختن به تار و پودهای قالی و سر و کله زدن ‏با کاردک و قلاب و قیچی و سر و کار داشتن با مشتری و دلال، سهمم تنها چک‌های برگشتی و سفره ‏خالی و میله‌های زندان باشد.‌»

اینها را مردی می‌گوید که پرونده در دستانم، سن و سالش را ۵۳ نشان می‌دهد اما غم نگاهش، ‏حکایت از عددی دیگر دارد. انگار ۱۰ ماهی که در زندان به سر برده، ۱۰ ها سال بر سنش افزوده است. ‏

صمد یکی از ۶۰۰ زندانی جرایم غیرعمد استان آذربایجان شرقی است که به دلیل مشکلات بازار و مسائل مالی، چند ماهی می‌شود که به جای بودن در کنار خانواده، شب و روز خود را در زندان سپری می‌کند.

برای هماهنگی به منظور صحبتی هر چند کوتاه با برخی زندانیان جرایم غیرعمد و نشستن پای حرف دلشان، وارد ستاد دیه استان می‌شوم تا در ابتدا از چگونگی کمک ستاد دیه استان به این زندانیان آگاه ‏شوم و سپس با هماهنگی ستاد، قصه چند نفر از این زندانیان را از زبان خودشان بشنوم.‌

با فرزاد آقایی، مسئول روابط عمومی ستاد دیه استان هم صحبت می‌شوم و در خصوص نحوه کسب ‏اطمینان از وضعیت مالی زندانیان جرایم غیرعمد می پرسم. می‌گوید: زمانی که پرونده زندانیان به ستاد دیه استان ارجاع داده می‌شود، تیمی برای تحقیق در خصوص وضعیت مالی زندانی و دارایی‌های ‏وی تشکیل می‌شود چرا که ستاد دیه استان بر روی اعتماد مردم حساسیت بالایی دارد.‏

وی می‌گوید: البته ستاد دیه، بدهی‌های این افراد را به شکل کامل پرداخت نمی‌کند بلکه پس از ‏موافقت با دادخواست اعسار و تقسیط این زندانیان، بدهی آنان قسط بندی شده و ستاد دیه تنها پیش قسط ‏و اقساط معوقه را پرداخت می‌کند تا مابقی مبلغ را خود زندانی پس از آزادی پرداخت کند. ‏

در حین توضیحاتش، حجم بالایی از پرونده‌های صورتی رنگی را که بعداً می‌گوید پرونده‌های ‏زندانیان است، در دست گرفته و تک به تک ورق می‌زند و گاه پرونده‌ای را از دسته پرونده‌ها جدا ‏کرده و کنار می‌گذارد و دست آخر با اتمام حرف‌هایش، پرونده‌ای را به طرفم می‌گیرد تا صاحب ‏پرونده، بشود صاحب قصه گزارشم  و دیداری با او در زندان تبریز داشته باشم.

صمد متولد سال ۱۳۵۰، زندانی از مرداد ماه سال ۱۴۰۲، کارگر ساده قالیبافی است و مبلغ بدهی اش ۱۰۰ ‏میلیون تومان. از خواندن پرونده‌اش همین‌ها دستگیرم می‌شود اما خودش که می‌آید و روبرویم می‌نشیند با یک نگاهی به چهره شکسته‌اش می‌توانم قصه پرغصه ساعات و دقایقی که در زندان و دور از ‏همسر و سه فرزندش گذرانده را در ذهن تداعی کنم.‏

از وقتی ۲۲ یا ۲۳ سال داشته شروع کرده است به گره زدن رج های قالی اش اما به خیال خودش هم ‏نمی رسیده که تار و پود زندگی اش حال پس از گذشت ۳۰ سال اینگونه از هم خواهد پاشید.‏

«کارگر ساده قالیبافی بودم و زندگی ساده ای در کنار همسر و دو پسر و تک دخترم داشتم، از همان ابتدا ‏درآمد قالیبافی شاید کم بود و به زور می‌توانست کفاف زندگی ساده مان را بدهد اما بالاخره هر چه که ‏بود یک زندگی شرافتمندانه بود و خانه‌ای با گرمای محبت اعضایش. هیچگاه فکر نمی‌کردم چرخ ‏زندگی برایم این گونه بچرخد و پس از سال‌ها زندگی آبرومندانه، روی دیگرش را نشانم دهد.‏»

تک تک کلمات را با اندوهی از عمق وجود ادا می‌کند و سکوت می‌کند شاید به یاد دختری که به تازگی نامزد کرده است و یا پسر هفت ساله‌ای که به گفته صمد، در نبود پدر، بی تابی می‌کند و یا شاید ‏به یاد پسری که برای امتحانات کلاس هشتم آماده می‌شود با امید برای آزادی پدر.‏

‏ صمد می‌گوید: «تغییر وضعیت و رکود بازار سریع‌تر از آن چیزی رخ داد که فکرش را می‌کردم، چک‌هایی که در قبال خرید نخ و پشم و کرک داده بودم، تک به تک برگشت خورد. از طرفی ۲۵ سال پشت ‏دار قالی نشستن، انسان را دچار خیلی بیماری‌ها می‌کند، این آخری باعث شد چند ماهی حتی نتوانم دست به دار قالی ببرم و حال باید با مشتریانی روبرو می‌شدم که به دنبال کار تمام شده به منزل می‌آمدند و وقتی با قالی ناقص روبرو می‌شدند، طلب بیعانه پرداختی را می‌کردند.‏»

نگران وضع خانواده اش است، می‌گوید: «تمام زندگی ام را سخت کار کردم و هیچوقت نگذاشتم خانواده ام دلهره کار من و قرض‌هایم را داشته باشند اما حالا ورق برگشته.»

با گریزی به پرونده‌اش متوجه می‌شوم همسرش به دلیل نداشتن اجاره بها، خانه امیدشان را خالی کرده ‏و به همراه اسباب و اثاثیه راهی خانه پدرش شده و طبق اعلام مسئول تحقیقات ستاد دیه، خانواده در ‏وضعیت معیشتی بسیار بدی زندگی می‌کنند؛ هر چند از صحبت‌های صمد معلوم است که اینها را به وی نگفته‌اند تا نکند ته دلش بیشتر و بیشتر خالی شود و روزهای زندان سخت‌تر و سخت‌تر بگذرد.‌

نمیدانم چه زمانی بدهی‌هایم رسید به ۱۰۰ میلیون، ۱۰۰ میلیون برایم رقم بالایی است؛ دارایی خاصی هم ‏ندارم. فقط به این امید زندگی می‌کنم که موقعیت بیرون آمدنم از زندان فراهم شود تا دوباره چند برابر ‏گذشته وقت بگذرانم پای قالی و بدهی‌هایم را تک به تک تسویه کنم.‏

اینها را می‌گوید و ناگهان لبخند تلخی به لبش می‌آید. «دخترم نامزد است، باید فکر جهیزیه او هم ‏باشم.»‏

زنش دیابت دارد و حالا که به همراه فرزندانش به خانواده پدری رفته، به خاطر فوت پدرش باید ‏پاسخگوی مادر مریض خود هم باشد. هر چند بیماری خود و مادر، فکر جهیزیه دختر، خرج مدرسه ‏پسر بزرگ و بهانه گیری های پسر هفت ساله نگذاشته از یاد شوهرش غافل باشد و حالا مقداری از ‏یارانه خانواده را به عنوان تنها منبع درآمدی کنار می‌گذارد و هر ماه برای کاهش بدهی‌های صمد به یکی از طلبکارانش می‌پردازد.‏

به چهره صمد دقیق‌تر که می‌شوم، مردی را میبینم که ۵۳ سال با شرافت زندگی کرده، قالی‌هایی با ‏طرح و نقش نگارین تحویل مشتری داده، با سختی‌های زندگی کنار آمده، با خوب و بد روزگار ساخته ‏اما حالا زندگی روی بدش را به او نشان داده است.‏

‏ اما حالا صمد به همراه ۶۰۰ زندانی جرایم غیرعمد چشم انتظار مردمی است که همواره در سختی‌ها ‏و مشکلات پشت یکدیگر بوده و خواهند بود، مردمی که بارها ثابت کرده‌اند دلشان برای یکدیگر می تپد و در روزهای سخت یاریگر برادران خود هستند.‏

حساب شماره ۰۱۰۴۴۴۴۴۴۰۰۰۴ و شماره کارت ۶۰۳۷۶۹۱۹۹۰۰۵۶۱۶۰ بانک صادرات منتظر رقم‌هایی ‏هرچند ناچیز و کوچک است، رقم‌هایی که برای من و تو شاید نتواند کارساز باشد اما می‌تواند گرهی ‏بزرگ از کار چندین خانواده باز کند.

لینک کوتاه : https://tabrizsokhan.ir/?p=2933

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.