• امروز : یکشنبه, ۲۶ مرداد , ۱۴۰۴
  • برابر با : Sunday - 17 August - 2025
حاشیه هایی از راهپیمایی ۱۳ آبان تبریز؛

از تابوت و نتانیاهو بر سر دار تا پرچم جزغاله اسرائیل

  • کد خبر : 1117
  • 13 آبان 1403 - 17:36
از تابوت و نتانیاهو بر سر دار تا پرچم جزغاله اسرائیل
بر سر درختی، آدمکی را دار زده‌اند. باد، آدمک را که می‌چرخاند، صورتش را می‌بینم. خودش است. «نتانیاهو بر سر دار!» حالا دانش‌آموزان حاضر، شیطنتشان بیشتر شده و هر کدام با لبخند و قهقهه‌ای عکسی به یادگار از آدمک بالای دار می‌گیرند.

تبریزسخن، فائزه زنجانی: روزهایی که در شهر قرار است راهپیمایی و تجمعاتی برگزار شود، روزهای بسیار خاصی است. وارد خیابان می‌شوی و برخلاف روزهای قبل که همه افراد شهر پی کارها و دغدغه‌های خود به هر سمت‌وسویی گام برمی‌دارند، این بار اکثریت آدم های شهر در یک‌جهت حرکت می‌کنند و تو هم مثل بقیه، راحت خودت را می‌سپاری به این خیل جمعیت.

تصمیم گرفته‌ام پیاده از خانه به سمت مسیر راهپیمایی بروم تا شاید در طول مسیر، سوژه‌ای خاص خودنمایی کند برایم. از چهارراه باغشمال که می‌گذرم، فرهنگیان استان جلوی اداره کل آموزش و پروش جمع شده‌اند و با سردادن شعارهایی، آماده‌اند پا به خیابان اصلی گذاشته و آن‌ها هم با خیل جمعیت همراه شوند.

هر چقدر به میدان ساعت تبریز که نزدیک‌تر می‌شوم، جمعیت بیشتر می‌شود و این بار کمتر کسی پیدا می‌شود که در خلاف جهت جمعیت حرکت کند. انگار هر چقدر به مقصد نزدیک‌تر می‌شویم، حرکات و جهت‌ها هماهنگ‌تر می‌شود و آدم‌ها همدل‌تر! ازیک‌طرف شعارهای مرگ بر اسرائیل و آمریکا است که توسط حاضران سر داده می‌شود و از طرف دیگر سرودهای انقلابی و رجزخوانی‌هایی که از پشت میکروفون‌ها و دستگاه‌های پخش‌کننده صدا، به گوش می‌رسند.

خستگی ممنوع! تنبلی ممنوع!

برنامه راهپیمایی ۱۳ آبان امسال قرار است در محوطه ارگ تبریز برگزار شود. در راه با تعدادی از دانش‌آموزان هم‌صحبت می‌شوم. با تک تکشان که صحبت می‌کنم، انگار همه متوجه هستند که برای چه به این تجمع آمده‌اند و با شرکت در این راهپیمایی، به دنبال چه هستند؟

کافیست با یکی دو تا از این دانش‌آموزان، حتی کوچک‌ترین آن‌ها، هم صحبت شوی تا بسیاری از تصوراتت در هم بریزد. تصوراتی که در ذهنت است و به تو می‌گویند که این دانش‌آموزان تنها به‌خاطر اجبار مدارسشان و یا وقت‌گذرانی و فرار از کلاس ریاضی و غیره به اینجا آمده‌اند اما حرف‌ها و دغدغه‌هایشان چیز دیگری خلاف تصوراتم به من می‌گوید.

در گوشه‌ای از محوطه ارگ، صفحه سفیدی قرار داده‌اند که عنوان «دل‌نوشته های دانش‌آموزان» بر سر آن حک شده است. یکی از همین دانش‌آموزان دهه ۹۰ ‌ای و یا شاید اواخر دهه ۸۰ است که با شیطنت خاص و همراه دوستانش، ماژیک را برمی‌دارد و می‌نویسد: اکنون در حال نزدیک‌شدن به قله هستیم. خستگی ممنوع؛ تنبلی ممنوع!

از او و دوستانش می‌پرسم خودتان که خسته نیستید؟ برای رسیدن به قلّه آماده‌اید؟ یکی‌شان در جوابم می‌گوید که خودشان را برای هر شرایطی آماده کرده‌اند و خستگی که هیچ، بلکه همه اتفاقات ماه‌های گذشته باعث شده همه چیزشان را روبه‌راه کنند برای یک نقش‌آفرینی؛ هر چند یک نقش‌آفرینی بسیار کوچک.

یکی از دخترها می‌گوید: کاش ما دانش‌آموزان هم بتوانیم در نقطه‌ای نقش‌آفرین باشیم و حس کنیم حتی شده اندکی برای سرزمین، مردم و همه ملت مسلمان جهان مفید و مؤثریم. کاش برسد روزی که باعث خشنودی خانواده و مهم‌تر از همه رهبرمان شویم.

نتانیاهو بر سر دار!

دیگری دختری است با چفیه‌ای سفید بر سرش. ماژیک را بر دستش گرفته و خیلی خلاصه و مفید، فقط چند کلمهمی‌نویسدد: «مرگ بر آمریکا». راستش تا قبل از زمانی که با او،هم‌صحبت شوم، فکرمی‌کنمم از همین دانش‌آموزانی است که تحت تأثیر جمع، یک شعار را یاد گرفته و حالا آن را بر روی تابلو می‌نویسد اما زمانی که با هم، صحبت کرده و از دلیل مرگ بر آمریکا نویسی‌اش می‌پرسم، آن چنان از ظلم‌های آمریکا و جنایاتش در منطقه و سابقه ننگینش در ایران می‌گوید که از افکار بچه‌گانه خود شرمنده شده و می‌فهمم او خیلی بهتر از بسیاری ازبزرگ‌ترهایش، دلیل شعار مرگ بر آمریکا را درک می کند.

در همین حال و احوال و خواندن سایر دل‌نوشته ها هستم که مجری برنامه از پشت میکروفون می‌گویدد: «افرادی که در خیابان‌های منتهی به میدان ساعت و چهارراه شریعتی هستید، به طرف مصلی و محوطه ارگ بیایید که برنامه در حال آغاز است.» سخن او تمام نشده، انبوهی از مردم و دانش‌آموزان وارد محوطه می‌شوند. یکی عکس حاج قاسم دستش است و دیگری تصویری از سیدحسن.

برخی از دانش‌آموزان پسر هم لباس سپاه به تن کرده و در عوض دختران دانش آموز هم با چفیه های فلسطینی که بر سر و گردن انداخته اند، جلوه ای دیگر به راهپیمایی داده اند. برخی هم یک دستشان پرچم ایران است و در دستی دیگر پرچم فلسطین را بلند کرده اند.

همینطور که دنبال سوژه های خاص راهپیمایی برمی گردم، چشم برمی گردانم. بر سر درختی، آدمکی را دار زده اند. باد، آدمک را که می چرخاند، صورتش را می بینم. خودش است. «نتانیاهو بر سر دار!» حالا دانش آموزان جمع، شیطنتشان بیشتر شده و هر کدام با لبخند و قهقهه ای عکسی به یادگار از آدمک بالای دار می گیرند.

یا الله، یا الله، جنازه آورده ایم!

بالاخره مجری برنامه دوباره دست به میکروفون شده و از شروع مراسم خبر می‌دهد. مقدمات را پشت میکروفون می‌گوید و سپس از دانش‌آموزی دعوت می‌کند تا شعر خود را برای حاضران بخواند.

پسری کوتاه‌قامت با اندام ریز است که بالا می‌آید و این بار هم با خودم فکر می‌کنم، حتماً کاغذی را دستش داده‌اند تا از رو بخواند و جمع از شعرش بهره‌مند شوند. اما همین که شروع می‌کند، صدای پشت میکروفون و رجزهایی که می‌خواند، اصلاً به قد و قامتش نمی‌آید.

این بار هم نوبت اوست که چنان پشت میکروفون برای دشمنان ایران و همه مستکبران جهان، رجزخوانی کند که شرمنده شوم از افکار خودم و بدانم که شهامت و شجاعت فقط به قد و قامت نیست و برخی از همین دهه نودی‌ها خیلی هم مرد بار آمده‌اند.

در همین افکار خودم غرق شده‌ام که یکهو صدایی بم از پشت قسمت مخصوص آقایان داد می‌زند که راه را باز کنید، جنازه آورده‌ایم. در دلم «یا خدایی» می‌گویم و هزار تصور و گزینه از ذهنم عبور می‌کنند که چه شده و مرده کیست؟

سر برمی‌گردانم و چندین دانش‌آموز پسر دبیرستانی را می‌بینم که خنده‌کنان، تابوتی با نقش و تصاویر پرچم اسرائیل و آمریکا را به‌زور از بین جمعیت به‌طرف جلو می‌آورند و تا زمانی که به نزدیکی سن نیامده‌اند، همین‌طور صدای «یا الله، یا الله، جنازه آورده‌ایم» بلند است.

جزغاله‌هایی از پرچم اسرائیل نقش بر زمین

برنامه ادامه دارد و پس از اجرای سرود ملی توسط گروه ارتش، سردار رمضان شریف رئیس ستاد انتفاضه و روز جهانی قدس پشت سن قرار گرفته و از کار شجاعانه دانشجویان ایرانی در تسخیر لانه جاسوسی و فرارسیدن نفس‌های آخر رژیم صهیونیستی و افول دشمنان کشور می‌گوید. در آخر هم به مردم اطمینان می‌دهد که حرکات ایذایی دشمن راه به جایی ندارد و دشمنان از این رفتارهای نابخردانه خود پشیمان خواهد شد.

پس از سخنان او که با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل از طرف مردم حاضر، همراه است؛ حالا نوبت به بیانیه پایانی راهپیمایی است و بعد از آن دانش‌آموزان، تک‌به‌تک راهی درهای خروجی می‌شوند تا بعد از برگزاری این مراسم، این بار در سنگر علم، به شعارهای خود جامه عمل بپوشانند.

برنامه تمام شده و حالا من هم به دنبال خروج از درهای مصلی هستم. دیگر جمعیتی نیست اما پرچم‌های خاکستر شده آمریکا و اسرائیل و شعارهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا در محوطه خودنمایی می‌کنند.

 

 

 

 

 

لینک کوتاه : https://tabrizsokhan.ir/?p=1117

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.